معنی رفته رفته - جستجوی لغت در جدول جو
معنی رفته رفته - جستجوی لغت در جدول جو
- رفته رفته
- بتدریج اندک اندک بتاء نی: (رفته رفته پیشرفت حاصل میکند)بتدریج اندک اندک بتاء نی: (رفته رفته پیشرفت حاصل میکند)
فرهنگ لغت هوشیار
- رفته رفتهرَفتِه رَفتِه
- کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، جسته جسته، اندک اندک، تدرّج، آهسته آهسته، خوش خوش، نرم نرمک، نرم نرم، پلّه پلّه، کیچ کیچ، خوش خوشک، کم کم، متدرّج، خرد خرد، آرام آرامکم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، جَسته جَسته، اَندَک اَندَک، تَدَرُّج، آهِستِه آهِستِه، خُوش خُوش، نَرم نَرمَک، نَرم نَرم، پِلِّه پِلِّه، کیچ کیچ، خُوش خُوشَک، کَم کَم، مُتَدَرِّج، خُرد خُرد، آرام آرام
فرهنگ فارسی عمید